از ساعت 9 صبح که خانواده ها به سمت خاوران راهی شدند تلفن های موبایل
از بازار گل ها به بعد دیگر آنتن نمی دهد. طبق روال همیشگی نیروهای ویژه سرکوب با
لباس شخصی ها در منطقه حضور وسیعی دارند
خاوران این گلزار خفته در شورهزار،
خاوران این لالهزار نشسته بر
کویر تفته ایران، خاوران این بغض فروخفته، این فریاد در گلو نشسته خنجری است که بر
سینه جنایتکاران مینشید. و خاوران میگذرد
در شب چون آیینه رَوَد تا سیمای ستمگران
را رسوا نماید. با این که کلیت نظام و مجیزگویان متوهم و غیرمتوهم یکپارچه تلاش
دارند گرد خاموشی و فراموشی را در دشت خاوران بپراکنند، ولی خاوران زنده است و
پایدار، علیه بخشش و فراموشی. در آخرین جمعه سال 1395 خاوران این دشت عاشقان با
حضور خانوادهها به استقبال
بهار شتافت.
از ساعت 9 صبح که خانواده ها به سمت خاوران راهی شدند تلفن های موبایل
از بازار گل ها به بعد دیگر آنتن نمی دهد. طبق روال همیشگی نیروهای ویژه سرکوب با
لباس شخصی ها در منطقه حضور وسیعی دارند اما در خود گلزار خاوران نسبت به سنوات
گذشته تعداد کمتری نیرو مستقر است ولی لباس شخصی ها در همه جا جولان می دهند. از
همان ابتدا مانع ورود خانواده ها به خاوران می شوند و با خانواده هایی که گل به
همراه داشتند به تندی برخورد می کردند اما به خاطر تعداد محدود نیروهای سرکوب توان
کنترل تمامی مسیرها را ندارند. خانواده ها از طریق گورستان بهایی ها به سهولت وارد
خاوران می شدند (البته به خاطر وجود درخت ها و درختچه ها برای افراد مسن مقداری
دشواری ایجاد می شد) نیروهای سرکوب جهت بیرون راندن آنان تلاش خود را می کردند و
گل هایی را که بر روی بوته ها گذاشته شده بود را برداشته و به کناری پرتاب می
کردند. جالب ترین نکته بی تفاوتی سربازان وظیفه نسبت به اوامر لباس شخصی ها بود به
طوری که بعضی از آنها در حالی که دستانشان در جیبشان بود در حال قدم زدن بودند
که باعث عصبانیت لباس شخصی ها می شد و آنها (لباس شخصی ها) با داد و بیداد از
سربازان می خواستند کاری انجام دهند. آنها به شدت مراقب بودند که کسی عکس یا فیلم
نگیرد.
خانواده هایی که ازگورستان بهایی ها خود را به منتهی علیه اتصال این
گورستان با گلزار خاوران رسانده بودند در زیر درخت های گورستان بهایی ها پارچههای
سرخی را بر زمین پهن کرده با عکس عزیزان جانفشانشان و گل هایی را که به همراه
داشتند و یا از بهاییها (تعدادی از بهاییها هم برای جمعه آخر سال در گورستان
بهاییها حاضربودند) قرض گرفته بودند در روی پارچه سرخ و عکس عزیزشان قرار می
دادند و کسانی هم که گل نداشتند؛ شکلات بر روی پارچه ریخته بودند. این قسمت برای
نیروهای سرکوب کمتر قابل کنترل بود، از این رو خانواده ها در این منطقه راحت تر میتوانستند
فیلم و عکس بگیرند.
کنترل مسیر برگشت نسبت به سالهای قبل کمتر بود.
لازم به ذکر است که تعدادی از خانواده ها یک هفته زودتر (هفته قبل) به
خاوران رفته بودند و با شنهای رنگی و میوه درخت کاج و گل؛ گوری فرضی درست کرده
بودند که عکسهایی از آن برای شما عزیزان منتشر می کنیم.
جمعه 27 اسفند 1395
برگرفته از وبلاگ گفتگوهای زندان
دور نیست روزی بدون حضور این رجالهها که سرزمین ما را مالک شدهاند، خاوران را پر گل و سبز و خرم کنیم و یاد عزیزانمان را در لابلای عطر گلها بزرگ بداریم.
تارنمای پرتو،
دور نیست روزی بدون حضور این رجالهها که سرزمین ما را مالک شدهاند، خاوران را پر گل و سبز و خرم کنیم و یاد عزیزانمان را در لابلای عطر گلها بزرگ بداریم.
تارنمای پرتو،
برگرفته از گلزار صنوبر لی لی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر