This site is dedicated to the creations of Independent Iranian Artists

جمعه، آذر ۱۲، ۱۳۹۵

آرزوی بهار / شعر / ف. فرشیم

در دلم شوری است از جنس بهار      از شکوفه، از گلستان، سبزه زار
چشــــمه ســاران امیــــد و آرزو        فصــــلِ ســـرخِ بلبلان بی‌قـــرار


آرزوی بهار 

باد سردی می‌وزد سخت و سیاه
شاخه‌ها لرزان و کوبان، بی پناه
برگ‌های سبـــزشان نجوا کنان
سر به گوش یکدگـر جویند راه 

جمعی اندک در میانشان روشنان
سبز دست و سبز گام و سبزخوان
با من این گونــه رســد آوازشان:
"می‌رسد پایانشــان نامردمان!"

در دلم شوری است از جنس بهار
از شکوفه، از گلستان، سبزه زار
چشـــمه ســاران امیــــد و آرزو        
فصــل ســرخ بلبلان بی‌قـــرار

در دلــم میـــلی است با آمیختن  
رقص در رگهای تاکش ریختن
از نیـــاز  گل به بوییدن سـخن
گفتــن و در موی او آویختــن

بارشــی باران صفت بر دوش او
گردم و در جسم و جانش نوش او
با هــزاران جام گل در حضرتش
کام جــویان بانــگ نوشـانوش او

بارشی باران صفت بر دوش او
کام جویان بانگ نوشانوش او

هیچ نظری موجود نیست: