This site is dedicated to the creations of Independent Iranian Artists

پنجشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۹۶

انتظار، پائیز، تنیدن / سه شعر کوتاه از بهرام نبی پور

از برآمدنِ ماه می‌گفتم
از برفِ نقره‌ای
که بی‌صدا
پشتِ بام‌های گِلی می‌نشست!


(1) انتظار

چشمهای سفیدِ باستانیِ من
   - بیدار و خواب-
صبحِ هر روز
آب از روی و
سنگ از آینه
می‌گذرد.

(2) پاییز

از برآمدنِ ماه می‌گفتم
از برفِ نقره‌ای
که بی‌صدا
پشتِ بام‌های گِلی می‌نشست!
از نجوایت
که افتادنِ پَرِ سفیدِ کبوتر بود
در سینه‌های گرمِ غائله
در قلبِ دهکده
و از پاییز
که زیرِ برگ‌های پرتقال
           بیضه می‌کرد!

(3) تنیدن


نبضِ گلِ سرخ
در همین نزدیکی است
پای دو سپیدار.
قدمی آنسوتر
چشمه‌ای
     - جُفتِ آن کودکی خفته و تشنه-
صدای رگ‌کردنِ انار می‌آید!
صدای رشد ساقه‌ای!

بهرام نبی پور

هیچ نظری موجود نیست: