بوسه / شعر / بهرام نبیپور
عینِ چشمابهای
- زلال
مثلِ پنجرهای
- که رو به صبح باز است
برای او
عینِ چشمابهای
- زلال
مثلِ پنجرهای
- که رو به صبح باز است
بغلت میکنم
بویِ اطلسی میدهی
همهمۀ گنجشکها
در چشمانِ تو پیداست.
چه طعمی دارد تمشک!
صبح از پنجره میافتد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر