"نرگس حسینی" دومین دختر خیابان انقلاب که
در 9 دی ماه روسری خود را برداشت و بازداشت شد، وضع بدی در زندان دارد. نسرین
ستوده که وکالت او را به عهده دارد، به کمپین حقوق بشر در ایران گفته است:
"نرگس هم اکنون در زندان قرچک در شرایط نامناسبی به
سر میبرد و دادسرای فرهنگ و ارشاد اتهامات سنگینی را متوجه موکلش کرده و برای
آزادیاش وثیقه پانصد میلیونی تعیین
کردهاند. اما نرگس در دادسرا حاضر به
ابراز پشیمانی نشد و گفت که به حجاب اجباری اعتراض دارد و مخالفت با آن را حق
قانونی خود میداند."حالا نرگس دیگری را در آن شرایط میبینم. پس این شعر را به همه نرگسهای معطر و جوان و شجاع ایرانی تقدیم می کنم. به امید آزادی هرچه زودتر نرگس حسینی و همه زندانیانی که با انگ سیاسی و علیه رژیم منحوس اسلامی در زندان بسر می برند.
نرگس
های نرگس، نرگس، نرگس!
زمستان، بوی تو را آوردهست
صداها نامِ تو را.
اگر به صداقت چشمانت
خیال کج اندیشی را
که همه آتش بود
باور داشتی، چه باک
زیرا که پاک
از بستر خود روئیدی.
های نرگس عاشق!
ای پریواره در پیکر آدمی
وقتی که درد در کمرگاهت میچرخید
و چشمانت را تاریک میخواستند
وقتی که در جزیرهای متروک
محصور در آبهای تلخ
گیاهان سمی دورِ تو میپیچیدند
دردِ تو به هیأت انسانی از تو میروئید
و بوی نرگس
آسمان تهران را لیموئی می کرد.
تهران 1361
برگرفته از مجموعه شعر از چشم باد
۲ نظر:
نرگس ها صبرشان زياد است ، ولي رد كمرگاه را هرگز فراموش نميكنند ، بازهم ميرويند ، تا پرتو هست خواهند روييد ، درود بر تو ،a
دوست گرامی، از لطف شما سپاسگزارم. عمر نرگس ها مستدام باد.
ارسال یک نظر