This site is dedicated to the creations of Independent Iranian Artists

دوشنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۹۷

آن خط چندم منم؟ / شعر / ملیحه تیره‌گل

 تیره‌گل:
(در پاسخ به پرویز قلیچ­خانی که به من گفت: 
«با شعر تو رابطه برقرار نمی­کنم.»)
شمس تبریزی:
آن خطاط
سه گونه خط نوشتی: یکی او خواندی، لاغیر
یکی را هم او خواندی، هم غیر
یکی، نه او خواندی، و نه غیر
آن [خط سوم] منم ...

آن خط چندم منم؟
ملیحه تیره‌گل


چه کنم؟
وقتی می­آید
تو غایبی و صندلی­های دیگر هم خالی
می­گوئی تا به حال چند نفر
خون را بر «سنگفرشِ خیابان» دیده­اند؟
باید ببخشید که شاملو ...
ببخشید که فروغ ... یا که نیما نیستم
البته که نیستم.
«طناب رخت» پوسیده‌ست، 
«سنگفرش» فرسوده‌ست، 
«ری را» مساحتی پیموده‌ست.
می­گوئی با فروغ - مثلاً- رابطه برقرار می­کنی.
ببین اشتباه نمی­کنی؟
خودش گفته بود: «چراغ­های رابطه خاموشند.»
هیچ فکر کرده­ای چرا گفته بود؟

شعر من وقتی می­آید
کاغذ مومی را روی موم من می­گذارد
و قلم خونی را با فشار رویش می­دَواند
تو کاغذ مومی را برمی­داری
البته که خط من ناپدید می­شود
و البته که من «خط دوم شمس» نمی­توانم باشم
من رد پای خون را از روی مومِ خود می­نویسم و تو آن را نمی­خوانی
البته که «خط اول شمس» هم نمی­توانم باشم،
اما چه آسمانی از صداقتِ آبی بر پیشانی­ات سبز شد
وقتی که گفتی شعرم را نمی­فهمی؛ 
این درست!
اما از من می­خواهی چه کنم؟
می­گوئی وقتی آمد، رَدَش کنم؟
شیارهای لبالب خون بر موم را می­گوئی چه کنم؟ 
شیارهائی که  گاه همان «خط سوم» است، 
یعنی نه من می­خوانمشان نه غیر.

اصلاً بیا نمره بازی نکنیم
از کجا می­دانی،
شاید من آن خط «چندم» باشم
«چندم» هم میان عددها خودش عددی ست؛
 نیست؟ 

فوریه  2002/ بهمن 1380

هیچ نظری موجود نیست: