ورق
میزند
/ تاریکیِ جهان را
/ فراز
واژههای
خط خطیِ ناخوانا
/ تا
بورزاند / زبانی شیدا را / بر بطن متنی از
"دیوانگی"
اکبر ذوالقرنین
برای بهروز شیدا
1- گاه میبینیش
رو پایی میزند
شیدا و شاداب
کنج اتاقش
میانِ دیوارهای بیجدارِ کتاب
هم پای کودکی شاد
پُر غوغا
بی نقاب.
2- گاه میبینیش
قهقاهزنان
میگرید
بر سرگذشتِ پناهجویی بی همزبان
مردی، زنی
گریخته از وطن
غریبه، سرگردان.
3- گاه میبینیش
محوِ تماشای رقصِ پای "زلاتان" و
"مارادونا"
یا همآواز
با پروازِ پروانهوار "زیدان"
بر مستطیلِ سبزِ دلار و هیاهو
برمیخیزد
گوشی تلفن را برمیدارد
به پرویز قلیج خانی
تهنیتی میگوید با لبخند
حضورِ صبورِ "آرش" را
فراز آمده
از مرزِ یک صد و چند.
4- گاه میبینیش
نشسته کنارِ میزی مرتب و تمیز
رو به رویش
هزارتوی اینترنت
نگاه در نگاه فروغ
چشم اندازش
انبوهِ خبرهای درشت و ریز
تفسیرهای راست و دروغ
ورق میزند
تاریکیِ جهان را
فراز واژههای خط خطیِ ناخوانا
تا بورزاند
زبانی شیدا را
بر بطن متنی از "دیوانگی"
از منظر یکی "میشل فوکو"
تا بشناساند "حیابن یقظان" را
کنار پنجرهای بر مه و مهتاب
با اشاره به رازِ "آزاده خانم و
نویسندهاش"1
در پیام مولای بلخ
از "دَف، دَف، دَف، دَفِ"2
"ژان بودریارِ" عیار
در مسیر "بزرگراه"ی3 تلخ
سرخورده از دیداری بی بار.
5- گاه می بینیش
یله در خیابان های بی نام تبعید
به جست و جوی خاطرههایی مانده ناخوانده
تا مرور کند
"سیاست نامهی ابراهیم بیک" را
در عبور از وصیت نامهی پدر
که فرا فکند
"عشق ایران" را
به ذهنِ زمانهی پسر.
6- گاه می بینیش
برای "بارانِ"4 تمام فصلها
بر سنگلاخ پُر برفِ استکهلمِ بیحرف
پنجرهای گشوده است
به "بیشهی اشاره"5
تا از "هفت دات کام"اش6
نوری بتاباند
بر "شورش شاعرانگی"
در چند خط و ربط
از تئوری "تئودور آدرنو"
برای امروز من
برای فردای تو.
7- گاه نمی بینیش
ماه تا ماه
"گم شده در فاصلهی دو اندوه"7
به گاهِ نگاهی
بر جهان نقرهای "برونو اویر"8
در خوانشِ اشعار سیاه
یا در تورقِ "رابله و جهانش"
کنار "میخائیل باختین"
هم سخنِ "سِلما لاگرلف"
نشسته به تماشای کارناوالِ "قیصرِ
پرتقال"
نیشخند میزند بر لجاجت سنت
در زمانهی بیداری لحظه و هوشیاریِ آینده
بر راستای مجالِ جدال
با قدرتمدارانِ بی خیال.
استکلهم 24 اوت 2015
*اکبر ذوالقرنین، شاعر شناخته شدۀ معاصر، و از شاعران مشخص دهه چهل، با این باور که "بهروز شیدا" یکی از کوشاترین، پرکارترین و خلاق ترین نویسندگان و پژوهشگرانی است که با جان و دل در گسترهی نقد ادبی تلاش می کند و از هیچ همراهی و همکاریی بیچشمداشت در راه اعتلا و انتشار جنگ ها و ماهنامه های ایرانی خارج از کشور دریغ نمیکند، شعر بلند هفت دیدار با شیدا را سروده است.
پانویس
----------------------------------
1- "آزاده خانم و نویسنده اش"، نام
رمانی از رضا براهنی است.
2- سطری از شعر دَف، سرودۀ رضا براهنی
3- "بزرگ راه"، نام داستانی از حسین
نوش آذر است
4- "باران"، نام فصلنامه ای فرهنگی در
استکهلم است
5- "پنجره ای به بیشه ای"، نام یکی از
مجموعه جستارهای بهروز شیداست
6- "هفت دات کام"، نام یکی از مجموعه جستارهای
بهروز شیداست
7- "گمشده در فاصلهی دو اندوه" نام
یکی از مجموعه جستارهای بهروز شیداست
8- برونو اویر شاعر سوئدی Brono Oijer
9- سلما
لاگرلف نویسنده سوئدی
Selma Lagerlof
10-"قیصر پرتقال" اثر سلما لاگرلف و
یکی از با اهمیت ترین رمانهای سوئدی است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر