This site is dedicated to the creations of Independent Iranian Artists

پنجشنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۹۵

هفت دیدار با بهروز شیدا در جستارهای مانده‎گار / شعر / اکبر ذوالقرنین*

ورق میزند / تاریکیِ جهان را / فراز واژههای خط خطیِ ناخوانا / تا بورزاند / زبانی شیدا را / بر بطن متنی از "دیوانگی"



اکبر ذوالقرنین
برای بهروز شیدا


1- گاه می‎بینی‎ش
رو پایی می‎زند
شیدا و شاداب
کنج اتاق‎ش
میانِ دیوارهای بی‎جدارِ کتاب
هم پای کودکی شاد
پُر غوغا
بی نقاب.

2- گاه می‎بینی‎ش
قهقاهزنان
می‎گرید
بر سرگذشتِ پناه‎جویی بی همزبان
مردی، زنی
گریخته از وطن
غریبه، سرگردان.

3- گاه می‎بینی‎ش
محوِ تماشای رقصِ پای "زلاتان" و "مارادونا"
یا هم‌آواز
با پروازِ پروانه‎وار "زیدان"
بر مستطیلِ سبزِ دلار و هیاهو
برمی‎خیزد
گوشی تلفن را برمی‎دارد
به پرویز قلیج خانی
تهنیتی می‎گوید با لبخند
حضورِ صبورِ "آرش" را
فراز آمده
از مرزِ یک صد و چند.

4- گاه می‎بینیش
نشسته کنارِ میزی مرتب و تمیز
رو به رویش
هزارتوی اینترنت
نگاه در نگاه فروغ
چشم اندازش
انبوهِ خبرهای درشت و ریز
تفسیرهای راست و دروغ
ورق می‎زند
تاریکیِ جهان را
فراز واژه‎های خط خطیِ ناخوانا
تا بورزاند
زبانی شیدا را
بر بطن متنی از "دیوانگی"
از منظر یکی "میشل فوکو"
تا بشناساند "حیابن یقظان" را
کنار پنجره‎ای بر مه و مهتاب
با اشاره به رازِ "آزاده خانم و نویسنده‎اش"1
در پیام مولای بلخ
از "دَف، دَف، دَف، دَفِ"2
"ژان بودریارِ" عیار
در مسیر "بزرگ‌راه"ی3 تلخ
سرخورده از دیداری بی بار.

5- گاه می بینی‎ش
یله در خیابان های بی نام تبعید
به جست و جوی خاطره‎هایی مانده ناخوانده
تا مرور کند
"سیاست نامه‎ی ابراهیم بیک" را
در عبور از وصیت نامه‎ی پدر
که فرا فکند
"عشق ایران" را
به ذهنِ زمانه‎ی پسر.

6- گاه می بینی‌ش
برای "بارانِ"4 تمام فصل‌ها
بر سنگلاخ پُر برفِ استکهلمِ بیحرف
پنجره‎ای گشوده است
به "بیشه‎ی اشاره"5
تا از "هفت دات کام"‎اش6
نوری بتاباند
بر "شورش شاعرانگی"
در چند خط و ربط
از تئوری "تئودور آدرنو"
برای امروز من
برای فردای تو.

7- گاه نمی بینی‌ش
ماه تا ماه
"گم شده در فاصله‎ی دو اندوه"7
به گاهِ نگاهی
بر جهان نقره‎ای "برونو اویر"8
در خوانشِ اشعار سیاه
یا در تورقِ "رابله و جهانش"
کنار "میخائیل باختین"
هم سخنِ "سِلما لاگرلف"
نشسته به تماشای کارناوالِ "قیصرِ پرتقال"
نیشخند می‎زند بر لجاجت سنت
در زمانه‎ی بیداری لحظه و هوشیاریِ آینده
بر راستای مجالِ جدال
با قدرتمدارانِ بی خیال.

استکلهم 24 اوت 2015


*اکبر ذوالقرنین، شاعر شناخته شدۀ معاصر، و از شاعران مشخص دهه چهل، با این باور که "بهروز شیدا" یکی از کوشاترین، پرکارترین و خلاق ترین نویسندگان و پژوهشگرانی است که با جان و دل در گستره‎ی نقد ادبی تلاش می کند و از هیچ همراهی و همکاریی بی‎چشمداشت در راه اعتلا و انتشار جنگ ها و ماهنامه های ایرانی خارج از کشور دریغ نمیکند، شعر بلند هفت دیدار با شیدا را سروده است.

پانویس
----------------------------------
1- "آزاده خانم و نویسنده اش"، نام رمانی از رضا براهنی است.
2- سطری از شعر دَف، سرودۀ رضا براهنی
3- "بزرگ راه"، نام داستانی از حسین نوش آذر است
4- "باران"، نام فصلنامه ای فرهنگی در استکهلم است
5- "پنجره ای به بیشه ای"، نام یکی از مجموعه جستارهای بهروز شیداست
6- "هفت دات کام"، نام یکی از مجموعه جستارهای بهروز شیداست
7- "گمشده در فاصله‎ی دو اندوه" نام یکی از مجموعه جستارهای بهروز شیداست
8- برونو اویر شاعر سوئدی Brono Oijer
9- سلما لاگرلف نویسنده سوئدی Selma Lagerlof
10-"قیصر پرتقال" اثر سلما لاگرلف و یکی از با اهمیت ترین رمانهای سوئدی است


هیچ نظری موجود نیست: