حضور ما هر یک
"چهره در چهرهی جهان
آیینهای[ست] که از بودِ خود آگاه نیست
مگر آن دَم که در او درنگرند"
"چهره در چهرهی جهان
آیینهای[ست] که از بودِ خود آگاه نیست
مگر آن دَم که در او درنگرند"
در هفدهمین سالگرد درگذشت
شاعر بزرگ آزادی، احمد شاملو، یادش را گرامی میداریم
یادِ او
یادِ او
که جهان را آباد و رها می
خواست و انسان را جویای شکوه از یاد رفتهاش؛ که پایش را بریده بودند اما همچنان
بهپا و استوار بر استوای زمین ایستاده بود؛ برای عدالت، آزادی و برابری و برای
هرآنچه برای ما به یادگار نهادهاست.
در این روزها که حصار شرارت بیصداتر از همیشه و بیچهرهتر از پیش میکوشد تنگ و تنگتر شود و سیاهی به هزار ترفند در تقلاست تا آن کلام کوچک دوستی را از خاطرمان ببرد بر مزار او گرد هم می آییم؛
نه به آئین پرستش مردگان مرگ
یا به هیئت سوگواران حِرفَت
از این رو که آن شکستهی رنگآجین امروز سنگِ نشان ماست، تا فراموشمان نشود چه سرهای پرشور و چه جانهای زیبایی بر این راهِ تفته رفتهاست.
پس شانه به شانهی هم هر کدام با شاخه گلی سرخ در دست میآییم و یکصدا "خطابهی آسان در امید" میخوانیم:
که حضور ما هر یک
"چهره در چهرهی جهان
آیینهای[ست] که از بودِ خود آگاه نیست
مگر آن دم که در او در نگرند"
در هفدهمین سالگرد درگذشت شاعر بزرگ آزادی، احمد شاملو، دوشنبه دوم مردادماه ۱۳۹۶ساعت ۵ عصر در گورستان امامزاده طاهر گرد هم می آییم و مزارش را گلباران می کنیم.
کانون نویسندگان ایران
در این روزها که حصار شرارت بیصداتر از همیشه و بیچهرهتر از پیش میکوشد تنگ و تنگتر شود و سیاهی به هزار ترفند در تقلاست تا آن کلام کوچک دوستی را از خاطرمان ببرد بر مزار او گرد هم می آییم؛
نه به آئین پرستش مردگان مرگ
یا به هیئت سوگواران حِرفَت
از این رو که آن شکستهی رنگآجین امروز سنگِ نشان ماست، تا فراموشمان نشود چه سرهای پرشور و چه جانهای زیبایی بر این راهِ تفته رفتهاست.
پس شانه به شانهی هم هر کدام با شاخه گلی سرخ در دست میآییم و یکصدا "خطابهی آسان در امید" میخوانیم:
که حضور ما هر یک
"چهره در چهرهی جهان
آیینهای[ست] که از بودِ خود آگاه نیست
مگر آن دم که در او در نگرند"
در هفدهمین سالگرد درگذشت شاعر بزرگ آزادی، احمد شاملو، دوشنبه دوم مردادماه ۱۳۹۶ساعت ۵ عصر در گورستان امامزاده طاهر گرد هم می آییم و مزارش را گلباران می کنیم.
کانون نویسندگان ایران
۲۹/تیر/۱۳۹۶
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر