البته میدانم
دوستم داری
مثلِ درخت در هراسِ هرَس
مثلِ رستم که اسفندیار
و باز زیرِ دو چشمم ...
قضاگردانِ ما
سیمرغ است یا بوفِ کور؟!
وقتی مرگ
تیغی که بر صورتِ ما جاری.
آه اگر اسفندیار
با چشمهای باز در آبِ مقدس تن میشست
یا دستانِ یَل آن پَر را گم میکرد و
چرخ در گوش رستم میخروشید و خورشید میگرفت!
البته میدانم
دوستم داری
مثلِ درخت در هراسِ هرَس
مثلِ رستم که اسفندیار
و باز زیرِ دو چشمم ...
بگذریم
اصلاً چه فرق میکند
بختگردانِ ما سیمرغ باشد یا بوفِ کور
وقتی که مرگ
همزمان با پستانهای تو
و ریشِ من
رشد میکند!
بهرام نبی پور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر