This site is dedicated to the creations of Independent Iranian Artists

پنجشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۹۷

عطش خاوران / شعر از: محمد جلیل مظفری

ستاره در عطش خاوران گریست، ولی
دمیـــد نـور نجیبی به صبح خاورتان


عطش خاوران / شعر از: محمد جلیل مظفری


شبــی که رفت به بالای دارها سرتان
کشید جوخه صفِ مرگ در برابرتان

قضا چه بود که هرگز کدورتی ننشست
به وقت واقــــعه روی بلــــورِ باورتان

نشسته بود در اوج و کسی نمی‌دانست
چـه‌ها که می‌گـذرد در نهانِ داورتان

ستاره در عطش خاوران گریست، ولی
دمیـــد نور نجیبــی به صبح خاورتان

درون میکـــــده دستی پلیــــد و بدباور
به کهنه کینه‌ی شومی شکست ساغرتان

مسیح‌وار نشستید و شوکران خوردید
ز دست‌های یهـــودا به شـامِ آخرتان

به خون خود ننوشتید جز وفاداری
چکید خونِ قلم روی سطح دفترتان

کجای خاک وطن هان! کدام روز آخر؟
به خاک شد تن وجانِ به خون شناورتان

سیاه گر چه نپوشید و دم نزد با کس
شکست بغضْ درونِ گلوی مادرتان

کسی نمی‌داند؟ نه، کسی چه می‌داند
چه آمد آن شب اخترستیز بر سرتان

محمدجلیل مظفری
خرداد 1396



تارنمای پرتو،: گورستان خاوران، نام گورستانی برهوت در جنوب‌شرق تهران و در حاشیه جاده خاوران است. این گورستان در کنار چند گورستان مربوط به اقلیت‌های دینی قرار دارد. در گذشته این گورستان را لعنت‌آباد می‌نامیدند، از این گورستان همچنین با عنوان گل‌زار خاوران نیز یاد می‌شود
در این گورستان هزاران تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی اعدام‌شدهٔ زندان‌های تهران، در تابستان ۱۳۶۷، به صورت مخفیانه و بدون نام و نشان، در گورهای دسته‌جمعی مدفون شده‌اند
خانواده‌های قربانیان اعدام‌ها، برخی از فعالان سیاسی و دانشجویی و کارگری به‌طور سنتی در اولین جمعه شهریور و آخرین جمعه اسفند در گورستان خاوران گردهم می‌آیند. ویکی پدیا 


هیچ نظری موجود نیست: