تابلوی شب پر ستاره۱
ستاره کم کمک از راه دور میآید
حباب روشنکی چون بلور میآید
نسیمکی که به کردار آه جاری شد
چنان مسافر خسته، صبور، میآید
حُباب روشنک
محمدعلی شاکری یکتا
حباب
روشنکی چون بلور میآید
نسیمکی که به کردار آه جاری شد
چنان
مسافر خسته، صبور، میآید
نشسته
نرمهای ازآسمان به گُردهی خاک
حوالی
دل ما ، بوی نور می آید
صدای
خندهی صبح سپید ، می پیچد
نشاط
سبز زمان ، پر سُرور می آید
زمینِ
تشنه تناش را به ابر میبخشد
اگر
چه از مژه ها آب شور می آید
خیال تو که پر از حس بی قراری هاست
دوباره در دل ما، بی غرور می آید
کنایتی ست در این نغمههای شورانگیز
که
از کرانه ی شعر و شعور می آید
به
سایه شد همه ی واژگان شیدایی
سکوت
عمر به جان صبور می آید
خرابه
های جهان ظلمت دوگانه گرفت
صدای
پرزدن بوف کور می آید .
غزلی از دفتر چاپ نشده ی "مشق های شاعری"
محمدعلی شاکری یکتا
۱- شبِ پُرستاره (به هلندی: De sterrennacht) یک نقاشی رنگ روغن است که توسط نقاش و طراح معروف سمبولیسم هلندی، ونسان ون گوگ، در سال ۱۸۸۹ خلق شدهاست. این اثر نهتنها یکی از
شاهکارهای ون گوگ است، بلکه بهعنوان یکی از نمادهای هنر نوگرای اروپا نیز بهشمار میآید.
ون گوگ این اثر را در بیمارستانی روانی
در سن-رمی-دو-پروانس در جنوب فرانسه که در آن بستری بود و یک سال قبل از مرگ خود
کشید. این اثر هماکنون در موزه هنر مدرن در نیویورک نگهداری میشود.
برگرفته از ویکی پدیا
۱ نظر:
چه انتخاب بجایی بود شعر محمد علی شاکری یکتا
در این ایام که از هر گوشه صدای درد و زجر میاد، این شعر نسیم دل انگیزی بود بر اتش این روزهایمان. و انتخاب شاهکار وان گوک «اشترنه ناخت».
ارسال یک نظر