This site is dedicated to the creations of Independent Iranian Artists

شنبه، شهریور ۲۶، ۱۴۰۱

با چادر و حجاب اسلامی هم می توان به مصاف گشت ارشاد و جیره خواران رژیم رفت / پرتو نوری علا


به یاد بیآوریم مردم معترض عصر مشروطیت را که زنان زیر چادر و حجاب اسلامی، اسلحه حمل میکردند و مردان نیز از چادر برای حمله و درگیری با مأموران سود میجستند

مهسا (ژینا) امینی، دختر 22 ساله کُرد که به میهمانی فامیل خود، و گذراندن ایامی خوش، به تهران، پایتخت رنگارنگ کشورش آمده بود، به بهانۀ "بد حجابی" توسط مزدوران گشت ارشاد اسلامی، دستگیر شد، مورد ضرب و شتم قرار گرفت، جسم نیمه جانش به کانون مصلحان حکومتی رسید، تا سرانجام به علت ضرباتی که در ماشین گشت، به سرش خورده بود، دچار خونریزی سر و ایست قلبی شده و زمانی به بیمارستان میرسد که به گفته اولیه پزشکان بیمارستان کسری، نشانه‌های حیات در او مرده و در کما یا مرگ مغزی به سر میبرد. گرچه با تزریق آمپول‌ها و تنفس مصنوعی توانستند قلب او را برای ساعتی به کار بیاندازند، اما خوب میدانستند بکار انداختن قلب نشان از زندگی مغزی ندارد و تنها برای وقت خریدن برای مزدوران حکومتی است.

مهسا، مُرد. چون صدها جوان محرومی که سعی میکردند در غرقاب رژیم اسلامی، سالم و آگاه و امیدوار، بمانند. بسیاری از این جوانان با دست خالی برای خواسته‌های به حق خود، به مصاف خیل جلادان و مزدوران رژیم منحط اسلامی رفتند و جان عزیز خود را از دست دادند و خانواده‌های بسیاری را داغدار کردند. هروقت حادثه‌ای رخ داد، تمام رسانه‌های خارج از کشور در رقابت با یکدیگر، افشاگری کردند، به شرح کشتارهای رژیم و لطماتی که به مردم خورده بود پرداختند؛ فیلم ها و حرفهای یکدیگر را تکرار کردند. 

افشاگری‌ها بسیار خوب بود، اما بعد چه شد؟ نه آن که بعد از چند روز همه چیز به فراموشی سپرده شد.

اما مزدوران و محافظان قاتل رژیم با دریافت دستمزد بیشتر، روز به روز هار‌تر و خشن‌تر در مقابل مردم قرار گرفتند. رژیم منحط اسلامی که از خون ملت ایران می‌نوشد و سیراب نمی‌شود، هرگز از مواضع خود که حجاب، خط قرمز و از ارکان مهم آن بشمار میرود، عقب نشینی نکرد.

به عقیدۀ من، محال است عُمال جنایتکار این رژیم با بردباری مردم، با ملایمت ومبارزه و مقابلۀ بدون خشونت، (همان چیزی که اصلاح طلبان آن را بشدت رواج دادند) تغییر رفتار دهند. بجاست مردم ایران از طریق همین حجاب به مصاف رژیم بروند. به یاد بیآوریم مردم معترض عصر مشروطیت را که زنان زیر چادر و حجاب اسلامی، اسلحه حمل میکردند و مردان نیز از چادر برای حمله و درگیری با مأموران استفاده میکردند. به باور من با مبارزه بدون خشونت آبی گرم نمیشود.  

هفدهم سپتامبر 22 / کالیفرنیا




۲ نظر:

سعید باستانی گفت...

مبارزهٔ مسلحانه تشکیلات و سازماندهی می خواهد. رهبری می خواهد. اسلحه و مهمات می خواهد. یک دست صدا ندارد.

Partow, Literature, Art and Culture گفت...

فکر نمیکنم ما کمبودی از نظر سازماندهی و برقرار کردن تشکیلات داشته باشیم. مبارزه بدون خشونت، تخم لقی بود که از ابتدا اصلاح طلبان و به اصطلاح فرهیختگانشان آن را در اذهان جوانان شکستند. چطور دوران انقلاب آنقدر سازمان و تشکیلات داشتیم؟