بهمن کیارستمی با انتشار تصویری منتشر نشده از دستخط کیارستمی،
یادداشتی جالب درباره دادگاه روزگذشته پرونده پزشکی عباس کیارستمی نوشته است که
خواندنش خالی از لطف نیست.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ متن این یادداشت که اختصاصی برای خبرگزاری ایلنا فرستاده شده؛ به شرح زیر است:
این روزها گنجینهای پیدا کردهام از یادداشتهای ابوی و باقی اعضای خانواده. یادداشتهایی که مربوط به پیش از اختراع موبایل و فیسبوک و تلگرام هستند، زمانی که ما کوچک بودیم و همه در یک خانه زندگی میکردیم و روی کاغذ برای هم نت مینوشتیم؛ چند سررسید هم هست که در آنها یادداشتهایی نوشته، این چند خط را امروز در یکی از سررسیدها دیدم:
"زندهیاد
کارگردان ایرونی بهرام ریپور میگفت در قفسه سینه هر آدمی، جدای از فرهنگ و طبقه
و ملیت، ی قلب هندی میتپه... توصیه من اینه که این قلبها رو هدف قرار بدین اگه
میخواین موفق بهشین."
نمیدانم این توصیه ریپور بود یا کیارستمی، اما هرچه بود انگار به
گوش پزشکان حاضر در جلسه دیروز دادگاه بررسی پرونده پزشکی کیارستمی رسیده بود و
این جلسه به معنای واقعی "هندی" بود و پر از قصههای مفرح و رقیق مانند
آشپزی همسر پزشک معالج برای کیارستمی و مشاعره کیارستمی با دکتر میر در آمبولانس.
اغلب این قصهها نقل شدند تا القا کنند کیارستمی در صحت و سلامت به پاریس رفته و
افسوس که زمان زیادی از جلسه دیروز هم صرف همین موضوع شد. شاید این از ویژگیهای
جلسات عمومی با حضور خبرنگاران و وکلاست و اگر قرار بود اعضای کمیسیون بهجای
شواهد پزشکی براساس شواهد هندی اعلام نظر کنند قصوراتی متفاوت از آنچه اعلام شد،
مورد بررسی قرار میگرفت.
امروز (یکشنبه ۲۸ شهریور) از چندین پزشک شنیدیم که کیارستمی شخصاً در
گوششان گفته لطفاً به سفر بروید، گفته من از عملکرد تیم درمان رضایت کامل دارم و
حالم خوب خوب است. همینطور در سلامت کامل وصیت کرده که اگر احیاناً همین روزها
فوت کردم راضی نیستم کسی از شما شکایت کند - در واقع این تنها وصیت او بوده - از
همه جالبتر داستانی بود که پزشک "معتمد" خانواده تعریف کرد: "روز
رفتن به پاریس کیارستمی همه را از اتاق بیرون کرد و از بهمن خواست که یک ایمیل را
نشانم بدهد. کیارستمی گفت من به دعوت کاخ الیزه به پاریس نمیروم بلکه در معذوریت
اخلاقی و عاطفی این تصمیم را گرفتهام."
نگویید دادگاه دیروز بیحاصل بود، مقصر اصلی معرفی شد؛ مظنون،
احتمالاً همان زیبارویی است که کیارستمی را در معذوریت عاطفی قرار داد و او را
راهی پاریس کرد. اما جناب دکتر معتمد، اگر شما از دوستان نزدیک کیارستمی بودید میدانستید
که او قصد داشته شما را در تجربه خواندن متنی ظریف و دلنشین و البته خصوصی شریک
کند و اگر از بقیه همراهان نزدیک خواسته از اتاق بیرون بروند و نامهای نشانتان
داده، احتمالاً ترجیح میداده نقلش نکنید؛ احتمالاً همان چیزی که به "رازداری
پزشکی" معروف است و با آن "اسرار پزشکی" که پزشک معالج را از دادن
اطلاعات درمانی منع میکند فرق زیادی دارد. توضیح رسمی و علنی کیارستمی که در حضور
بقیه گفته و ضبط شد، داستان قماربازی بود که مدام روی باخت است و به اجبار صندلی
خود را ترک میکند. صحبت از اسرار پزشکی شد، این دیالوگهای بین پزشک معالج و وکیل
خانواده هم شنیدنی بود. (نقل به مضمون)
- چرا اطلاعات
کافی در اختیار خانواده قرار نمیدادید؟
- اگر آقای
کیارستمی چیزی از من میپرسیدند به سؤال ایشان جواب میدادم.
- ایشان چیزی از
مسائل پزشکی نمیدانستند. چه سوالی میکردند؟
- این موضوع اهانت
به آقای کیارستمی است. مگر کسی مانند ایشان و با آن سطح فرهنگ ممکن است چیزی
درباره روند خود نپرسد؟ من تمام مسائل مربوط به درمان ایشان را به خودشان توضیح میدادم،
حتی بنده لوله حالب را برایشان نقاشی کردم.
لازم به توضیح است که آقای کیارستمی لااقل بعد از دو عمل از آن چهار
عمل، روزها در خواب مصنوعی بود و بعد از به هوش آمدن هم تا روزها اصلاً نمیدانست
کجاست و چه گذشته. در این شرایط پزشک معالج آمادگی داشت تا با توجه به سطح فرهنگ
ایشان، اگر سوالی کرد اطلاعات لازم را در اختیارش بگذارد.
خلاصه جلسه مفرحی بوده و گرچه بنده در آن حضور نداشتم اما تیر پزشکان
حاضر در آن، کم و بیش با قلب هندیم اصابت کرد. جای خوشحالی است که نظر دادگاه بعد
از این جلسه اعلام نشد و به اصرار وکلای پرونده، بررسی لایحه هشت بندی که در آن به
شرح مواردی که به اعتقاد ما مصداق قصور یا تقصیرند در دستور کار قرار گرفت، به این
امید که بررسی این موارد در جلسات غیرعلنی نظام پزشکی، جدیتر و دقیقتر انجام
شود. در هر حال این پرونده به درخواست وکلا برای بررسیهای بیشتر به دادسرای نظام
پزشکی ارجاع داده خواهد شد.
برگرفته از خبرنامه گویا
سه شنبه 30 شهریور 1395
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر