جایزه شعر شاملو
مؤسسۀ "الف. بامداد"، دومین دورۀ جایزه شعر شاملو،
جایزه مستقل ادبی در عرصۀ شعر معاصر ایران، را در ۲۱ آذر ۱۳۹۵ همزمان با نود و
یکمین زادروز احمد شاملو، شاعر بزرگ معاصر، برگزار و جوایزی را به مجموعه اشعار برگزیدهای
که در سال ۱۳۹۴ منتشر شدهاند اهدا میکند.
در گفتو گو با حافظ موسوی، از اعضای هیأت داوران جایزه شعر شاملو
حافظ موسوی (۱۳۳۳)، شاعر و از اعضای کانون نویسندگان ایران
این دومین دوره برگزاری این جایزه مستقل ادبی در عرصه شعر معاصر ایران
است که برگزاری آن را مؤسسه «الف. بامداد» به عهده دارد. مهمترین هدف این مؤسسه
پاسداری از میراث شعری احمد شاملوست.
هیأت داوران جایزه شعر شاملو متشکل از علیرضا بهنام، علیرضا عباسی و
حافظ موسوی نخستین مرحله داوری را به پایان رساندهاند. با حافظ موسوی، از اعضای
کانون نویسندگان ایران که خود شاعر شناخته شدهایست درباره چند و چون آثار ارسال
شده به دبیرخانه جایزه شعر شاملو و حال و هوای شعر معاصر ایران گفتوگو کردهایم.
به گفته حافظ موسوی شعر معاصر ایران امیدبخش است اما به دلیل فقدان گفتمانی که
بتواند وجدان جمعی را برانگیزد، توانایی مفهومسازی را از دست داده است. این گفتوگو
را میخوانید:
چند مجموعه شعر در مجموع به دبیرخانه جایزه شعر شاملو رسید؟
تعداد کتابهای رسیده بیش از ۱۷۰ عنوان بود، اما تعدادی از این کتابها
مربوط به سالهای قبل یا بعد از سال ۹۴ بود که کنار گذاشته شد و ۱۷۰ عنوان مورد
بررسی و داوری قرار گرفت.
با توجه به این آثار وضع کلی شعر معاصر ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
پیش از پاسخ به این سئوال بد نیست اشاره کنم به این که در کشور ما
علاوه بر زبان فارسی به زبانهای دیگری چون کردی، ترکی، گیلکی و… شعر سروده میشود
و از قضا در دو سه دهه اخیر از فضاهای سنتی فاصله گرفتهاند و در خلق آثار مدرن
توفیق چشمگیری داشتهاند. جایزه شعر شاملو فقط مربوط به شعر فارسی است که در واقع
شعر و زبان ملی ما است. اما در مورد وضعیت کلی شعر امروز فارسی، برخلاف تصور
عمومی، من فکر میکنم وضیت شعر امروز ما نه تنها مأیوسکننده نیست، بلکه بسیار
امیدوار کننده است. به عنوان مثال در بین همین ۱۷۰ عنوان کتابی که امسال به دست ما
رسید چیزی حدود ۴۰ عنوان کتاب از شاعران جوان و غیر جوان وجود داشت که داورها حیفشان
میآمد که آنها را کنار بگذارند و در لیست نهایی اعلام نکنند.
به نظر شما چرا چنین آثاری دیده نمیشوند و بازتاب درخوری ندارند؟
به عوامل متعددی ربط دارد: ازجمله نبود نشریات ادبی و نقد ادبی جدی که
این آثار را به مردم معرفی کنند. در سالهای دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ هر کتاب شعر جدی که
منتشر میشد دهها صفحه مطلب – چه مثبت و چه منفی – درباره آن نوشته میشد. علاوه
بر این در آن سالها تعداد عناوین کتابها این همه زیاد نبود و اغلب کتابها شانس
دیده شدن داشتند. امروز آن ۴۰ عنوان کتابی که عرض کردم ممکن است لابهلای چند صد
عنوان کتابی که هر سال منتشر میشود گم شود و اصلاً شانسی برای خوانده شدن پیدا
نکند.
تا چه حد فضای کلی شعر ایران در پیوند با پیشنهادهای شاملو در شعر
قرار دارد؟
شعر امروز ما در مقایسه با شعر مشروطه که مفاهیمی چون وطن و آزدی را
برای ما ساخت، یا شعر نیما و شاگردانش که مفاهیمی چون انسان و عدالت را برای ما
ساختند، یا شاعرانی چون فروغ که مفهوم فردیت را برای ما ساختند، بسیار فقیر است.
در شعر امروز فارسی جریانهای متفاوتی حضور دارند که در سالهای اخیر
به جای نفی یکدیگر به تحمل و گاهی تعامل با یگدیگر رسیدهاند. در برندگان دوره
قبل و کاندیداهای این دوره، تنوع گرایشهای شعری ما تا حدودی به چشم میخورد. اما
جریان اصلی و عمده شعر امروز ما در واقع ادامه همان جریانی است که با نیما شروع
شد و با شاملو و فروغ و چند شاعر مهم دیگر ادامه یافت. شاملو با جا انداختن نوعی
از شعر منثور، در این روند نقش و جایگاه ویژهای دارد و از این منظر میتوان گفت
در شعر پس از خود تا به امروز همچنان تداوم یافته است. اما آن چیزی که به عنوان
زبان شاملویی معروف شده است مختص به خود شاملو و بخش مهمی از جهانبینی او و
متناسب با شرایط سیاسی و اجتماعی آن روزگار بود که طبیعتاً قابل تکرار نیست. اما
در مورد حضور شاملو در شعر امروز ایران جالب است به شما بگویم که در مجموع کتابهای
شعر این دوره، یعنی همان ۱۷۰ عنوان کتاب، بیش از هر شاعر دیگری، به شعر شاملو یا
نام او ارجاع داده شده است. کاش کسی پیدا شود و روی این موضوع تحقیق کند که چرا
شاعران و اغلب هنرمندان همروزگار ما در آثارشان بیش از هر شاعر دیگری با شاملو در
حال گفت و گو هستند.
مضامین مورد علاقهی شاعران چیست؟ شخصی است بیشتر یا اجتماعی؟
اگر به صورت آماری به این موضوع نگاه کنیم قطعاً غلبه با مضامین شخصی
است. اما هرچه از نیمه دوم سالهای دههی ۱۳۸۰ به این طرف میآییم سهم مضامین
اجتماعی بیشتر میشود. البته عشق همچنان در صدر جدول است، آن قدر که گاهی به راستی
حال آدم بد میشود. یاس و نومیدی هم، گاهی عمیق و اغلب به صورت سطحی و رقیق فراوان
به چشم میخورد. اگر کمیت را نادیده بگیریم و فقط به همان سی چهل کتاب جدی نگاه
کنیم موضوع متفاوت است و مضامین جدیتر و نگاه عمیقتر بیشتر به چشم میآید. با این
حال من یکی از مشکلات اساسی شعر امروزمان را ناتوانی در مفهومسازی میدانم. شعر
امروز ما در مقایسه با شعر مشروطه که مفاهیمی چون وطن و آزدی را برای ما ساخت، یا
شعر نیما و شاگردانش که مفاهیمی چون انسان و عدالت را برای ما ساختند، یا شاعرانی
چون فروغ که مفهوم فردیت را برای ما ساختند، بسیار فقیر است. به جای ساختن مفاهیم
شاید بهتر بود میگفتم آنها با گفتمان روزگار خودشان همافق بودند و یا در درون
همان گفتمان نفس میکشیدند. شاید ناتوانی شعر در مفهومسازی را بتوانیم به فقدان
آن گفتمانی که بتواند وجدان جمعی ما را برانگیزد، نسبت دهیم. با این حال من فکر میکنم
این بنبست باید یک جورهایی شکسته شود.
وضعیت کلی جوایز خصوصی و مستقل را چگونه ارزیابی میکنید؟
جوایز چندانی باقی نمانده. وقتی یک جایزه مستقل برای برگزاری مراسم
اختتامیهاش نمیتواند در ازای پرداخت وجه به نرخ رایج مملکت و گاهی حتی بیشتر، یک
سالن تهیه کند، وضع بهتر از این نمیشود. در چنین شرایطی همت دوستانی که چراغ همین
چند جایزه مستقل را روشن نگه داشتهاند ستودنی است.
آیا رویکرد امنیتی از بین رفته است؟
در دوسال اول ریاست جمهوری روحانی اوضاع بهتر بود. به عنوان مثال در
آن دو سال مانع برگزاری مجمع عمومی کانون نویسندگان نشدند، ولی امسال مانع شدند.
یا مثلا مراسم سالگرد شاملو را که در سالهای قبل برگزار میشد امسال مانع شدند.
من شخصاً فکر میکنم جریانات اصلاحطلب و حتی میانهروها چندین سال است که به این
نتیجه رسیدهاند که سیاست بگیر و ببند در حوزه فرهنگ و هنر بینتیجه است. اما
سیاست غالب و قدرتمند جریان رقیب سمبهاش پر زورتر است و فقط در مقاطعی که یک موج
گسترده مخالفت تودهای را در برابر خود میبیند موقتاً و حساب شده عقبنشینی میکند.
اما از این بحث کلی که بگذریم جایزه شعر شاملو از نظر امنیتی با مشکل خاصی مواجه
نیست. متولی این جایزه موسسه الف. بامداد است که موسسهای مطلقاً فرهنگی است و از
ورود به مسائلی که خارج از موضوع اصلی فعالیتاش یعنی پاسداری از میراث ادبی و
فرهنگی شاملو و حمایت از شعر فارسی باشد به شدت پرهیز میکند.
۱۶ اثر راه یافته به مرحله نهایی جایزه شعر شاملو
۱- اسب را در نیمهی دیگرت برمان – عطیه عطارزاده – نشرچشمه
۲ – به دام انداختن نور در دو پرده – میلاد کامیابیان – انتشارات بوتیمار
۳ –چنین نیست – میثم خالدیان – ناشر مولف
۴ – درهی ماروس – اسماعیل بختیاری – نشرچشمه
۵ – دوچرخهی آبی – حسن عالیزاده – انتشارات رشدیه
۶ – ذبح اسحاق روی موتور سی جی ۱۲۵ – جواد قاسمی – انتشارات نصیرا
۷ – زمین کرهای سیاسی بود – سمیه (شوکا) حسینی – انتشارات بوتیمار
۸ – شعرماهی صید ناشدنی – علی قنبری – انتشارات بوتیمار
۹ – شهر – علیرضا نوری – انتشارات نصیرا
۱۰ – شولگی نامه و مومو – عباس حبیبی بدرآبادی – انتشارات بوتیمار
۱۱ – لشگر شکست خوردهی کلمات – آیدا عمیدی – انتشارات مروارید
۱۲ – ماهی دور از دریا – جبار احمدی – نشر سپند مینو
۱۳ – مسافرت از اتاق تا بیرون و بالعکس – شهریار وقفی پور – نشر افراز
۱۴ – نافرمانی بدنی – علیرضا آدینه – نشر نیماژ
۱۵ – و مابقی همه سکوت بود – امیرهوشنگ افتخاری راد – انتشارات بوتیمار
۱۶ – هیچ کس مراقب سایهها نیست – الینا نریمان – نشر نیماژ
۲ – به دام انداختن نور در دو پرده – میلاد کامیابیان – انتشارات بوتیمار
۳ –چنین نیست – میثم خالدیان – ناشر مولف
۴ – درهی ماروس – اسماعیل بختیاری – نشرچشمه
۵ – دوچرخهی آبی – حسن عالیزاده – انتشارات رشدیه
۶ – ذبح اسحاق روی موتور سی جی ۱۲۵ – جواد قاسمی – انتشارات نصیرا
۷ – زمین کرهای سیاسی بود – سمیه (شوکا) حسینی – انتشارات بوتیمار
۸ – شعرماهی صید ناشدنی – علی قنبری – انتشارات بوتیمار
۹ – شهر – علیرضا نوری – انتشارات نصیرا
۱۰ – شولگی نامه و مومو – عباس حبیبی بدرآبادی – انتشارات بوتیمار
۱۱ – لشگر شکست خوردهی کلمات – آیدا عمیدی – انتشارات مروارید
۱۲ – ماهی دور از دریا – جبار احمدی – نشر سپند مینو
۱۳ – مسافرت از اتاق تا بیرون و بالعکس – شهریار وقفی پور – نشر افراز
۱۴ – نافرمانی بدنی – علیرضا آدینه – نشر نیماژ
۱۵ – و مابقی همه سکوت بود – امیرهوشنگ افتخاری راد – انتشارات بوتیمار
۱۶ – هیچ کس مراقب سایهها نیست – الینا نریمان – نشر نیماژ
برگرفته از شعر زمانه
۱۲ آبان ۱۳۹۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر