در چشمانم
ستارگان رنگ میبازند
و در دستانم
خورشید غروب میکند.
در لبخندم کودکی بهدنیا میآید
و از قلبم، خونی سرخ، بخار میشود.
و در دستانم
خورشید غروب میکند.
در لبخندم کودکی بهدنیا میآید
و از قلبم، خونی سرخ، بخار میشود.
نخستین درسِ آزادی
نه لقبهای قدیمی را میخواهم
نه عناوینِ تازه را.
مرا با همان نامِ آشنا
صدا کنید.
انسانم من
انسانِ دیروز و امروز
انسانِ امروز و فردا.
انسانِ دیروز و امروز
انسانِ امروز و فردا.
در چشمانم
ستارگان رنگ میبازند
و در دستانم
خورشید غروب میکند.
در لبخندم کودکی بهدنیا میآید
و از قلبم، خونی سرخ، بخار میشود.
ستارگان رنگ میبازند
و در دستانم
خورشید غروب میکند.
در لبخندم کودکی بهدنیا میآید
و از قلبم، خونی سرخ، بخار میشود.
من خدای خویشتنم و با این همه
خود را روباهی میدیدم
با دُمی پیچیده بر سر.
خود را روباهی میدیدم
با دُمی پیچیده بر سر.
من خدای آفرینشم و با این همه
خود را مهرهای میدیدم
در چرخِ عبوسِ تولید.
خود را مهرهای میدیدم
در چرخِ عبوسِ تولید.
برمیخیزم و از مهتابیِ خاموش
به درختانِ مرده در زمستان مینگرم.
خود را در شالی میپیچم که خواهرزادهام مرجان
برایم در زندان بافته
تا نخستین درسِ آزادی را
به طبیعت و تاریخ داده باشم.
مجید نفیسیبه درختانِ مرده در زمستان مینگرم.
خود را در شالی میپیچم که خواهرزادهام مرجان
برایم در زندان بافته
تا نخستین درسِ آزادی را
به طبیعت و تاریخ داده باشم.
بیستودوم دسامبر هزارونهصدوهشتادوپنج
First Lesson in Freedom
I want
Neither the old titles
Nor the new ones.
Call me
By the same familiar name.
Neither the old titles
Nor the new ones.
Call me
By the same familiar name.
I am a man
A man of yesterday and today
A man of today and tomorrow.
A man of yesterday and today
A man of today and tomorrow.
In my eyes, the stars fade away
And in my hands,the setting sun.
In my smile, a child is born
And from my heart, red blood bubbles up.
And in my hands,the setting sun.
In my smile, a child is born
And from my heart, red blood bubbles up.
I am my own god, and yet
I saw myself as a fox
With a tail wrapped around my head.
I saw myself as a fox
With a tail wrapped around my head.
I am the god of creation, and yet
I saw myself as a cog
In the frowning wheel of production.
I saw myself as a cog
In the frowning wheel of production.
I get up, and from the quiet porch
Look at the dead trees of winter.
I wrap myself in a shawl,
That my niece Marjan knitted for me in prison,
To give history and nature
Their first lesson in freedom.
Look at the dead trees of winter.
I wrap myself in a shawl,
That my niece Marjan knitted for me in prison,
To give history and nature
Their first lesson in freedom.
Majid Naficy
December 22, 1985
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر