This site is dedicated to the creations of Independent Iranian Artists

یکشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۹۷

پدرم / شعر/ ملیحه تیره گل

           
            «وقت تنگ است، 
            حرف­هایت را پاکنویس کن، 
           و روزنامه­های خونی را دور بریز.»

پدرم
ملیحه تیره گل


یادم نیست کلاس چندم بودم.
پدرم پرسید:
«این­ها چیست؟»
و به کاغذهایم دست کشید.
اما
دست­هایش که اهرمی بود برای هر سنگینی،
از خاطره­ی برداشتن خالی شد.
فقط گفت: 
«وقت تنگ است، 
حرف­هایت را پاکنویس کن،
و روزنامه­های خونی را دور بریز.»

***
یادم نیست کلاس اول دبستان بودم، یا
شب اول بیمارستانی بود که خون و اکسیژن
از من، بر آرامگاه پدرم می­بارید.

هیچ نظری موجود نیست: