This site is dedicated to the creations of Independent Iranian Artists

پنجشنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۹۷

سالِ قحطیِ باران / شعر / محمد جلیل مظفری


سال، سالِ قحطیِ باران
چشمه و درياچه‌های بی‌بر و بی‌آب
سالِ كوير و برهوت و دريغِ و درد
حسرتِ ديدار رنگِ واحه‌ای از دور
خونِ جنون در رگِ كارون 
مرده رودِ‌ خشک در جوارِ چل‌ستون

سال قحطی باران 

سال، ‌سالِ يك هزار و سيصد و اندوه
سال،‌ سالِ حصبه و تيفوس و سلاطون
سالِ بدِ هجمۀ طاعون
سال،‌ سالِ خون

سال، سالِ قحطیِ باران
چشمه و درياچه‌های بی‌بر و بی‌آب
سالِ كوير و برهوت و دريغِ و درد
حسرتِ ديدار رنگِ واحه‌ای از دور
خونِ جنون در رگِ كارون 
مرده رودِ‌ خشک در جوارِ چل‌ستون

سال،‌ سالِ قيچک و تنبورِ شكسته
سال،‌ سالِ نعشِ سيم‌های بريده
سالِ مرگِ آرشه و زخمه و گردان
سالِ اختناقِ ارغنون

دشت پر از داغ 
باغ شده عرصۀ قژاوه و كلاغ و بانگِ زاغ 
دره پر از لاله‌های سرخِ واژگون
خانه پر از يأسِ مادرانِ عزادار
كوچه پر از سايه و اشباحِ گزمه‌ها‌  
شهر پر از خلسۀ افيون

كيست كه می‌خواهدمان سر به گريبان
كيست كه چون بختكی سياه فتاده به سرِ شهر
كيست كه انداخته بر گردنمان، چنبر و پرهون
كيست كه امشب زده بر شهر شبيخون؟

سال، ‌سالِ يک هزار و سيصد و اندوه
درد ز هر ماه و سالِ سرمدی افزون
 آه... كه جاری شده بر گوشۀ هر چشم
   اشکِ جگرگون.


بيست و پنجمِ ارديبهشت 1397
محمد جلیل مظفری

هیچ نظری موجود نیست: